محصول کتاب شدن از میشل اوباما در سایت فایل خونه برای دانلود آماده شده است. وقتی بچه بودم، آرزوهایم ساده بودند. من یک سگ می خواستم. من یک خانه می خواستم که درونش پله داشته باشد و دو طبقه برای یک خانواده باشد. بنا به دلایلی، به جای ماشین سواری بیوک دو دری که افتخار و مایه لذت پدرم بود، یک استیشن واگن چهار در می خواستم به همه می گفتم که وقتی بزرگ شدم دوست دارم پزشک اطفال شوم چرا؟ چون عاشق بودن در کنار بچه های کوچک بودم و به زودی فهمیدم که این هدف فقط جوابی خوشایند در پاسخ به افراد بزرگسال بود. آه، دکتر! چه انتخاب خوبی من در آن روزها موهایم را دم اسبی آرایش می کردم و برای برادر بزرگترم رئیس بازی در می آوردم و همیشه موفق می شدم به هر قیمت که شده، نمرات عالی در دروس مدرسه ام بگیرم جاه طلب بودم گرچه دقیقاً نمی دانستم دنبال چه چیزی هستم حالا فکر می کنم که بی فایده ترین سؤالی که یک بزرگ سال می تواند از بچه بپرسد این است که وقتی بزرگ شدی می خواهی چه کاره بشوی؟ انگار که بزرگ شدن محدود است انگار که انسان از یک نقطه به بعد یک کاره ای می شود.
در بخشی از متن کتاب شدن می خوانیم:
من بیشتر دوران بچگی ام را با گوش دادن به ندای سعی کردن گذرانده ام. این ندا در قالب یک موسیقی بد بود یا حداقل غیر حرفه ای که از زیر کف چوبی اتاق خوابم به گوش می رسید. صدای دنگ دنگ دنگ محصلینی که در طبقه پایین پشت پیانوی خاله بزرگم رابی نشسته بودند و به کندی و به طور ناقص اندازه های خودشان را می آموختند. خانواده من در ساحل جنوبی همسایگی شیکاگو زندگی می کردند، در یک خانه ییلاقی کوچک که به رابی و شوهرش تری تعلق داشت. پدر و مادر من آپارتمان طبقه دوم آن خانه را کرایه کردند؛ در حالی که رابی و تری در طبقه اول ساکن بودند. رابی خاله مادرم بود و نسبت به مادرم طی سال ها بخشنده بود؛ اما در خصوص من به نوعی ترسناک او در کلیسای محلی گروه خوانندگان را رسمی و جدی رهبری می کرد و همچنین معلم پیانوی محلی جامعه ما بود.
پیشنهادات فایل خونه برای شما
این کتاب با این عناوین نیز جست و جو می شود.