دانلود کتاب هزار خورشید تابان از خالد حسینی pdf

نوع فایل
PDF
حجم فایل
5 مگابایت
تعداد صفحات
429
23,000 تومان
یه امتیازمون نشه 😉

محصول کتاب کتاب هزار خورشید تابان از خالد حسینی در سایت فایل خونه برای دانلود آماده شده است. مریم پنج ساله بود که اولین بار کلمه حرامی را شنید پنجشنبه روزی بود. حتماً همین روز بود چون مریم یادش می آمد که مثل هر پنجشنبه آرام و قرار نداشت و حواسش پرت بود. آخر پنجشنبه ها جلیل به کلبه می آمد مریم برای وقت گذارنی تا لحظه دیدار او از میان علف هایی که در محوطه باز تا زانویش می رسید و موج می زد گذشت یک صندلی را زیر پا گذاشت و سرویس چای خوری چینی مادرش را پایین آورد. این سرویس چای خوری تنها یادگاری ،ننه مادر مریم بود که از مادر خود به ارث برده بود تنه در دو سالگی مادرش را از دست داده بود او هر تکه از این چینی سفید آبی را با آن بر آمدگی های منحنی ظریف با آن مهره ها و گل های داوودی نقاشی شده و اژدهای روی جاشکری که برای دفع شر کشیده بودند با دقت نگهداری می کرد همین تکه سرویس از لای انگشت های مریم لغزید، روی کفپوش چوبی کلبه افتاد و شکست وقتی ننه این ظرف را دید صورتش گر گرفت و لب بالایش لرزید و چشم هایش هم چشم تنبل و هم چشم سالم با نگاهی سرد، بی آنکه پلک بزند به مریم دوخته شد.

 

در بخشی از متن کتاب هزار خورشید تابان:

مریم آن روز معنای این کلمه را نفهمید، معنی کلمه حرامی حرامزاده را نمی دانست. سنش هم آن قدر قد نمی داد که بی انصافی را دریابد و بفهمد به وجود آورنده حرامی مقصر است، نه خود حرامی که تنها گناهش به دنیا آمدن است مریم از لحن ننه حدس زد که حرامی بودن چیز زشت و نفرت انگیزی است مثل حشره مثل سوسک های گریزپایی که ننه همیشه ناسزاگویان می رفت و از کلبه بیرون می ریخت. مریم بعدها که بزرگتر شد .فهمید طرز ادای این کلمه بود که مریم را وا می داشت گزش آن را بیشتر حس کند نه چندان گفتتش که انگار چون تفی به سویش پرتاب می شد آن وقت فهمید که منظور ننه این است که حرامی چیزی است ناخواسته و او مریم آدم نامشروعی است که هرگز حق ادعای مشروع بر چیزهایی را ندارد که دیگران دارند چیزهایی مثل عشق خانواده، خانه و پذیرش جلیل هرگز چنین کلمه ای به مریم نمی گفت.

پیشنهادات فایل خونه برای شما

 

این کتاب با این عناوین نیز جست و جو می شود.

خلاصه کتاب هزار خورشید تابا

دانلود کتاب هزار خورشید تابان

هزار خورشید تابان pdf

بهترین ترجمه کتاب هزار خورشید تابان