محصول کتاب وقتی نیچه گریست از اروین یالوم در سایت فایل خونه برای دانلود آماده شده است. چه گستاخ! سال ها بود که با چنین جسارتی روبه رو نشده بود. او هیچ لو سالومه ای نمی شناخت آدرس روی پاکت برایش آشنا نبود. این امکان وجود نداشت که به این شخص اطلاع دهد که ساعت که برایش مناسب نیست، خانم اصلاً و ابداً از این که مجبور شود تنها صبحانه بخورد خوشش نمی آید دکتر برویر در حال گذراندن تعطیلات است و علاقه ای به موضوع های مهم ندارد و او اصلاً به این دلیل به و نیز آمده که از موضوع های مهم فرار کند.
در بخشی از متن کتاب وقتی نیچه گریست می خوانیم:
برویر در جواب پیش خدمت سرش را به علامت تایید تکان داد. او پسر نوجوانی بود سیزده چهارده ساله با موهایی خیس که به عقب شانه کرده بود. راستی چه مدتی، فرورفته در خود آنجا نشسته بود به خیال بافی؟ برای چندمین بار به ساعت جیبی اش نگاه کرد باز هم ده دقیقه از زندگی هدر رفت و تازه برای چه؟ مثل همیشه فکرش نزد برتا ،بود، برتای دوست داشتنی که دو سال تمام معالجه اش می کرد به یاد کلمات طعنه آمیز او افتاد: دکتر برویر چرا از من وحشت دارید؟ و آن جمله اش را به خاطر آورد که پس از این که دکتر اعلام کرد دیگر نمی تواند به مداوای او ادامه دهد، به برویر گفت: من منتظر خواهم ماند. شما تنها مرد زندگی من خواهید بود. به خود نهیب زد کافی است! بس کن دست از فکر و خیال بردار! پس چشمانت به چه دردی می خورند.
پیشنهادات فایل خونه برای شما
این کتاب با این عناوین نیز جست و جو می شود.
فایل خونه | مرجع دانلود کتاب های pdf